آداب معاشرت

۶ اخلاق سمّی که آدم‌ها را از شما می‌راند

  • در زمینه کاری من (مشاوره شغلی) ، صدها نفر در طی یک ماه در مورد این موضوع با من صحبت می کنند و وقتی با متخصصین می نشینم ، متوجه می شوم که این موضوع خیلی کلی تر و علنی تر از گذشته بحث شده است. در طول تجربیاتم ، من دیده ام که چگونه این رفتارهای سمی باعث می شود فرد توسط دیگران عقب رانده شود (از جمله خودم) و دیدم که چگونه این رفتارها بر روابط عاطفی و شغلی افراد تأثیر می گذارد و بر زندگی آنها تأثیر منفی می گذارد.

    واقع بین باشیم. به هر حال ، رفتارهای مسموم و مخرب در همه ما مشترک است (هیچ کس از این امر در امان نیست) ، اما به نظر می رسد رفتار برخی از آنها می بینید که رشد یافته تر ، متعادل تر و با وقارتر از دیگران است و رفتارهای مخرب به ندرت رخ می دهد.

    خواه یک فرد شیطنت باشید که هر روز از چرخ دنده چپ بلند می شوید یا یک فرشته مهربان که هر صد سال یک بار از دره بیرون می رود ، به خاطر خوشبختی خود ، باید بتوانید زمان هایی که رفتار بد اتفاق می افتد را تشخیص دهید شما. تا دفعه بعد متوقفش کن

    6 رفتار سمّی‌‌ای که هر روز به چشمم‌‌‌ می‌خورد:

    به خود گرفتن

    به خود گرفتن

    در کتاب کوچک اما قدرتمند چهار توافق نامه ، میگل روئیز در مورد اهمیت “هیچ چیز مسلم” دانستن صحبت می کند. من این کتاب را در کلاسهایم همراه با کتاب خودم reakdown-reakthrough تدریس می کنم. این کتاب پر از ممنوعیت در زمینه شخصی سازی مسائل است.

    اگر کسی معتقد باشد که هر اتفاقی که در اطراف او می افتد مستقیماً به او توهین می شود یا به نوعی با او در ارتباط است ، در این صورت شخص مسموم می شود. واقعیت این است که هر آنچه دیگران به شما می گویند و هر آنچه با شما می کنند بیشتر برای خودشان است تا شما. واکنش افراد به شما ناشی از فیلترهای ذهنی ، دیدگاه ها و ضرباتی است که می گیرند یا تجربیات شخصی. حتی اگر کسی با خود فکر کند که شما یک فرد جالب یا شخص مزخرفی هستید ، بازهم این چیزی است که بیشتر از شما به آن شخص مربوط است. منظور من را اشتباه متوجه نشوید. من نگفتم بگذارید خودشیفتگی کنیم و از هر بازخوردی که به ما می دهند چشم پوشی کنیم. منظور من این است که بسیاری از بدبختی ها و ناامیدی ها و ناراحتی های زندگی ما به دلیل به عهده گرفتن و شخصی سازی موارد مختلف است ، در حالی که می توان نظرات خوب یا بد دیگران را در مورد خودمان شنید ، اما به دلیل داشتن زندگی سالم تر. و مفیدتر ، شان آنها بی خیال شدند و اجازه دادند قلب و ذهن ما و درک خود از زندگی ما را به جلو سوق دهد.

    بنابراین به این درخواست بله بگویید و اجازه دهید از این پس چیزی را شخصی نکنیم.

    بدبینی داشتن

    بدبینی داشتن

    دور بودن از شخصی که نمی تواند از بدبینی و منفی گویی دست بردارد واقعاً سخت است. چنین افرادی عادت دارند که دائماً در مورد اتفاقات بد و وحشتناکی که ممکن است رخ دهد یا نداشته باشند ، یا تحقیرهایی که در زندگی متحمل شده اند و ناجوانمردی روزگار و این قبیل حرفه ها صحبت کنند. این افراد حاضر نیستند با لجبازی خاصی قسمتهای روشن و مثبت زندگی را ببینند و بپذیرند و نمی خواهند هیچ درس تفکر مثبت در ذهن آنها رخنه کند. باید گفت بدبینی یک چیز است و گذراندن زندگی در زندان با میله های ساخته شده از افکار منفی چیز دیگری. اگر نگاه شما به زندگی این است که همه اتفاقات منفی فقط علیه شما اتفاق می افتد ، باید گفت که شما یک روش متفکرانه برای تفکر و زندگی پیدا کرده اید ، اما من همچنین به شما مژده می دهم که می توانید آن را تغییر دهید.

    خودمظلوم‌پنداری

    خودمظلوم‌پنداری

    مورد دیگری که می تواند شما را به یک فرد مسموم تبدیل کند این است که دائماً روی چاه ظلم بنشینید و آن را با اشک و ناله پر کنید. اگر اعتقاد دارید که مظلوم واقع شده اید و یک قربانی هستید و هیچ قدرت و نفوذی در تغییر جهت زندگی خود ندارید ، در یک موقعیت سمی گیر کرده اید که به شما اجازه رشد نمی دهد. اگر از من به عنوان یک درمانگر سوال می کنید ، باید به شما بگویم ، من بارها و بارها افرادی را دیده ام که در زندگی خود سختی هایی را متحمل شده اند اما جرات پیدا کرده اند که ورق را به نفع خود ورق بزنند. تجربه به من نشان داده است که ما قدرت ، اقتدار و نفوذ بسیار فراتر از آنچه که در وهله اول فکر می کنیم ، داریم. وقتی از غر زدن دست بردارید و دیگر خود را مظلوم سرنوشت و شانس و تبعیض نبینید ، آن وقت خواهید فهمید که بسیار قویتر از آنچه تصور می کردید هستید. تنها کاری که شما باید انجام دهید پذیرش حقیقت است.

    ظلم – کمبود احساس یکدلی یا قرار ندادن خود به جای افراد دیگر

    ظلم کمبود احساس یکدلی یا قرار ندادن خود به جای افراد دیگر

    یکی از بدترین سموم رفتاری ظلم و ستم است که ناشی از عدم همدلی ، دلسوزی یا عطوفت نسبت به دیگران است. هر روز در اینترنت و تلویزیون می بینیم که انسانها فقط به دلیل ظلم و ستم چقدر می توانند با دیگران ظلم کنند. چنین افرادی از نابودی دیگران نمی ترسند و ناجوانمردانه تمام صورت خود را می پوشانند. ستم ، خنجر زدن به پشت فرد و تكه پاره كردن آن ، نمونه بارز مسمومیت رفتاری است كه هم به ظالم و هم به قربانی آسیب می رساند.

    من چند سال پیش تجربه خوبی در این زمینه داشتم. یک روز که حالم خوب نبود ، وارد خانه شدم و با لحنی توهین آمیز درباره چگونگی بچه داری افتضاح همسایه برای همسرم توضیح دادم. کمتر از 24 ساعت بعد ، متوجه شدم که با کودکم همین مشکل را دارم. انگار دنیا برایم پیامی می فرستاد: “اگر می خواهی بلندپرواز باشی و با دیگران ظالم باشی ، ما همان وضعیتی را که خیلی منفی درباره خود قضاوت کردی ، برای یادگیری یک درس عطوفت کمی عملی خواهیم کرد” ، کاری که من انجام دادم.

    اگر متوجه شدید که با رفتارتان فردی را پشت سر خود خنجر می زنید یا از بین می برید ، این کار را متوقف کنید. در قلب خود بیشتر جستجو کنید و ترحم خود را پیدا کنید و بدانید که همه ما یکسان هستیم.

    داشتن حساسیت بیش از حد

    داشتن حساسیت بیش از حد

    عدم توانایی در مدیریت احساسات می تواند فرد را به یک مار سمی برای اطرافیانش تبدیل کند. همه ما چنین افرادی را می شناسیم – زن و مردی که زندگی خود را با یک سکسکه بی ارزش یا چیزی شبیه به آن سپری می کنند. شخصی را مشاهده می کنید که به دلیل طولانی بودن انتظار در بانک ، شروع به صحبت با کارمند بانک می کند یا به دلیل نقص کوچک در پرونده پاورپوینت ، کارمند فقیر را به سگ خود معرفی می کند ، یا به دلیل فرزند کوچکش. ریختن شیر روی زمین سرزنش شدیدی است. اگر به این نتیجه رسیدید که نسبت به چیزی بیش از حد واکنش نشان می دهید یا در هر کاری به مشکل برمی خورید ، اینجاست که باید از خارج کمک بگیرید تا بتوانید کنترل احساسات خود را بدست آورید و دلیل اصلی آن را دریابید. این همه حساسیت چیست؟ این نوع رفتار یکی از مواردی است که لایه های دیگری نیز در زیر لایه سطح دارد. در چنین شرایطی ، داشتن چشم انداز دیگری غیر از دیدگاه خود – و حمایت جدید – امری حیاتی است.

    نیاز به تأیید مداوم

    نیاز به تأیید مداوم

    سرانجام ، به سراغ افرادی می آییم که بهانه موفقیت آنها این است که همیشه مورد تأیید دیگران قرار بگیرند و عزت نفس خود را برای خود و دیگران ثابت کنند: زن و مردی که می خواهند با “بردن” همکاران و همسالان خود چپ و راست خود را ارزش دهند ، و همتایان خود را ثابت کنند. حضور در کنار این افراد سمی و تخریب کننده انرژی بسیار خسته کننده و خسته کننده است.

    این افراد در رفتارهای خود به دنبال دقیقاً چگونگی انجام کارها و چگونگی آن هستند و به روشی خشک و غیرقابل انعطاف می خواهند به اهداف از پیش تعیین شده خود برسند ، این کار توسط افراد نزدیک به آنها انجام می شود. آن را کاملاً خسته و بهم ریخته کنید. اگر شما هم یکی از این افراد هستید ، بدانید که زندگی تصویری بزرگتر از آنچه می بینید دارد. زندگی فراتر از برد و باخت است. زندگی یک سفر ، یک روند و راهی است که از طریق آن می آموزید و به کار می گیرید ، به دیگران کمک می کنید و رشد می کنید.

    حرص خوردن برای مواردی مانند “من باید تا تاریخ معینی ارتقا پیدا کنم!” یا “خانه من باید بزرگتر و مجلل تر از خانه همسایه باشد.” متوقفش کن نیاز رقت انگیز شما برای اثبات خود از طریق موفقیت (که در واقع یک چیز غم انگیز است) برای همه به جز خود شما مشهود است و این باعث همان خوشی می شود که گویا برای فرار از دست خود دنبال آن هستید.

    میانگین امتیازات ۵ از ۵
    از مجموع ۱ رای

    نوشته های مشابه

    دیدگاهتان را بنویسید

    نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

    چهارده − 9 =

    دکمه بازگشت به بالا